*بوو و هیونگ دیشب اومدن خونمون*
هیونگ: خب.چیکار کنیم؟
من: نمیدونم مثلا من افسردم شما اومدین حالمو خوب کنینا
بوو: تو ایده پرداز اکیپی یچیزی پیدا کن.
من: ذهنم قفله.درضمن.میخوام ببینم آیا میتونم به شما اعتماد کنم یا نه=^= میخوام ببینم میتونین از پسش بربیاین یا نه
بوو: البته که نهD: *لبخند دندون نما میزنه*
هیونگ: یوتوب ببینیم.یا فیلم
من و بوو: نه! همیشه توی اینترنتیم دیگه-،-
هیونگ: عا خب.بیاین فکر کنیم
.
.
بوو: فهمیدم بچه ها*-*
بیاین ویدیوکال بگیریم*-*
*حرف از حذف کنکور میشه*
بوو(مائو): والا حذف بشه هم با درس خوندن چیزی از دست ندادیم همچین|:
نه که بخاطر درس تور هاواییمونو کنسل کردیم|:
هیونگ:هاوایی؟
من تو لاسوگاس قرار داشتم
میدونی چندتا کاباره دعوت شده بودم؟؟
بوو: اره دیگه، هاوایی برا دست گرمی بود که به محیط خارج از کشور عادت کنیم، آخه پوست من حساسه تغییر اقلیم ناگهانی بهم صدمه میزنه.
هیونگ*پاره میشه*: آره آره.اصلا مگه قرار نبود یه هتل ژاپنیو باهم تایید کنیم؟
بوو: وای راس میگی.
+ آقا.هیونگبوو.این خیلی شبیهتون شد ._.
من:*یه آهنگ میفرستم برا هیونگ* بای
هیونگ: خدافظ *یه آهنگ میفرسته*
من: توهم همینطور
هیونگ: شماهم خسته نباشین
من: مچکرم سلامت باشین
هیونگ: مرسی سلام میرسونن
من: نه بابا خواهش میکنم
هیونگ: دم در بده تورو خدا بفرمایین
من: نوش جونتون
"دوازدهم دسامبر ۲۰۲۰"
+ اگه بخواین عکسو ربط بدین به من و هیونگ.اون مو بلونده هیونگهD: سویشرت و سنجاق سر. و اون یکی هم منمD: دستاش و دستنبدش.!
درباره این سایت